جزيره !جزيره!جزيرهاي آبي در اقيانوس موحش خاك 1جزيرهاي كه پدراناز شيطنت دختركانشان به آن ميگريزند كه هر نيمه شب عاشقان و فرشتگان زمين در آن گرد ميآيند و ميگريند خزر را ديدم هزاران فرياد برهم ريزنده هزارن لبخند درهم شكننده هزارن چهره كه آب ميروند...