مذاکرات پیچیده بود
رگبار حرفها و طرحهای تازه
ایدههای نو و انفجاری
و بیانیههای خوشهای
مذاکرات پیچیده بود
نمایندگان شیطان جا عوض میکردند
و صدایی از آنها در نمیآمد
سکوت میکردند و به ناگاه با هم هجوم میآوردند
گوش میدادند و سخن میگفتند
شما با نمایندگان تام الاختیار شیطان بزرگ مذاکره کردید
که گزینههای روی میزشان سرهای بریده کودکان سه ساله بود
بازی فوتبال
انفجار قبور صحابه و اولیا
و فروش دخترکان در بازارهای روز
شما با نمایندگان تام الاختیار آمریکا مذاکره کردید
با داعش و دموکراسی خواهان وارداتی در سوریه و عراق
هر بمبی که منفجر میشد
گزینهای داشت با صدای آلن ایر
که با فارسی شیرینی شهادت برخی از شما را تبریک و تسلیت میگفت
موشکها مودب و هوشمند
میدانستند در پنجره کدام خانه
خنده کدام کودک را آتش بزنند
خطوط آتش صریحترین بخش توافق پیشنهادی بودند
و مینها کلماتی دوپلو در متن
شما با داعش نجنگیدید
و با آرای مسلح وارداتی در سوریه و عراق
شما با آمریکا مذاکره کردید
و این صریحترین
صادقانهترین گفتگوی مستقیم میان فرشته و شیطان بود
مذاکراتی پیچیده و فشرده میان هیاتهای باران و آتش
هیاتهای بهاران و تبر
هیاتهای شهیدان و جهنمیان
آمریکا بمب اتمی بزرگی است
که کریستف کلمب کشف کرد
و شهیدان آن را خنثی خواهند کرد