سپیدی تازه که مودب در شب شعر بفرمایید فروردین خواند
م ه/ ن و/ م ر/ ر م/ حروف دلتنگ اند/ حروف خسته اند، رم می کنند/ حتی به شعر رکاب نمی دهند
به شهیدان جهاد مغنیه و سردار الله دادی و شهیدان افغانستانی نبرد با داعش
مذاکرات پیچیده بود/ رگبار حرفها و طرحهای تازه/ ایدههای نو و انفجاری/ و بیانیههای خوشهای/ مذاکرات پیچیده بود
سپیدی رضوی از علی محمد مودب
به درهای چوبی میگویم/ با درهای چوبی میگریم / که حاجتم روشنشدن تکلیف دیوارهاست / روشنشدن تکلیف دیدارها
سپیدی از علیمحمد مودب
توفان سنگریزه میوزد و غنچهها مدفوناند | توفان شن میوزد از آسمان | از آسمان ماهواره و اینترنت بیسیم | و ما صبورتر از شتران | صفحات نمایشگرها پلک دوم ماست
شعر سپیدی از علی محمد مودب
تو مثل خودت هستي، محمّدعلي!/احتمالاً گلولهاي خوردهاي/ و نالهاي كشيدهاي/ نالههايي/ یا در كسري از ثانيه/ با چند همسنگرت/خاكستر شدهاي
کودکی که بازی می کند گاهی گم می شود اما کودکی که گم می شود هیچگاه بازی نمی کند बच्चा जब खेलता है कभी खो भी जाता है लेकिन जब बचपन खोता है सब कुछ खो जाता है :شعر ...
به نیکی یا دشنام/کسی نام ما را نخواهد برد/در این کوهستان بخیل/که فکر پرواز را/به صخره می شکند و به سیل می روبد/نعره ای برآور ای دوست/در این آخرین دم/تا دست کم به اندازه ی پژواکی/خود را ادامه داده باشیم