یارب دوباره عهد جهالت مگر شده
در مکه باز بت همه جا جلوه گر شده
زر گاو شد به شعبدۀ سامری اگر
دیگر شده است سحر و کنون گاو زر شده
صفین تازهایست، سپاه معاویه
بر کومۀ اویس قَرَن حملهور شده
آنسو به خاک خفته پریشان برادری
اینسوی خواهری ست به خون غوطه ور شده
یا مصطفی مدد که اویس است با اویس
آری به جرم عشق شما در به در شده
آمیخته به خون جوانان کربلا
حاشا گمان مبر تو که این خون هدر شده
در خون و آتش است زمین، صاحب الزمان
زین قصه چون عقیق یمن، خون جگر شده
یارب بحق آل کسا دادشان بخواه
اینک عبای سید ما شعله ور شده
شیطان هجوم کرده به خاک یمن چرا
از وعده های در خبر او هم خبر شده
بادا در اهتزاز به راه عزیز ما
این رایتی که در یمن امروز بر شده