نیمه شب خوابت نمیبرد و به ناچار از جا بر میخیزی، کتابی میخوانی، و به هر نحو ساعتی سرت را گرم میکنی، یادت میآید که تازگی رفقای دانشگاه در یکی از شبکههای اجتماعی تلفن همراه عضوت کردهاند، به هوای خبر گرفتن از دوستان قدیم گوشی را بر میداری تا سری به گروه بزنی و مبهوت میمانی: لطیفههای بیمعنا و مهمل، حرفهای شرک آمیز و شک آلوده و ...
ما ابدا این قدر اهل بازی نیستیم و این قدر بیدین هم نیستیم، این را مطمئنم که این همه شوخی و لهو و لغو که در شبکههای اجتماعی دستبهدست میشود، نمایه وضعیت روحی ما نیست، به هر حال آدم دور و بر خودش مردم را میبیند؛ ولی در شبکههای اجتماعی انگار موجودات دیگری زندگی میکنند، انگار اجنه در گوشیها حلول کردهاند و مشغول ارسال مهملات و خزعبلات و متنهای لهو و لغو هستند. قصه چیست؟ چرا این طور
شدهایم؟
شبکههای اجتماعی به هر حال با جذابیتهای فراوانشان وارد جهان ما شدهاند و در تمام زوایای جهان ما تار تنیدهاند و تلاش میکنند تا ما آدمهای تو دار، باحیا، خجالتی، راز نگهدار، با ادب و ... را به سرعت تبدیل به موجوداتی با استانداردهای تازه کنند، موجوداتی بسیار شبیه ترکیبی از شخصیتهای خوشگذران پویانماییها و فیلمهای آمریکایی که زندگی را با لودگی و به مضحکه کشیدن همه چیز و با نوعی سبکسری دایمی میگذراند، باید هشیار باشیم زیرا به هر حال سنتها و اخلاقیات ما در معرض تهدید است، در روایات ما آمده است که به امام صادق(ع) عرض کردند که امام بعد از شما کیست؟ فرمود: «[مَن] لَا یَلْهُو وَ لَا یَلْعَب»؛ کسی که اهل بازی نیست؛ همان وقت وجود مبارک امام کاظم(ع) که کودک خردسالی بود وارد شد، یک برّه یا گوسفندی هم کنار آن حضرت بود، در حالی که به آن گوسفند میگفت: «برای پروردگارت سجده کن». فوراً امام صادق(ع) این کودک را در بغل گرفت و فرمود: «فدای پسری که اهل بازی
نیست.»
لهو و لعب و لغو در دین ما نکوهش شدهاند و به واقع بسیاری از محتواهای شبکههای اجتماعی مصداق این سه عنوان هستند، حتی از این بدتر موضوع محتواهایی است که مصداق مفاهیم قرآنی نجوای باطل و نجوای گناه و عدوان یا دشمنی و معصیت الرسول است که صراحتا در قرآن کریم مورد نهی قرار گرفتهاند، محتواهایی که با محوریت تمسخر گروههای اجتماعی و زنان یا مردان تولید میشوند، بیشک محتوای گناه آلود دارند، بسیاری از محتواها شخصیتها و جریانهای اجتماع را تخریب میکند و دشمنی میپراکنند، نکته جالب این است که در قرآن کریم بعد از نهی از این سه نوع نجوا، امر به نجوای بر و تقوی و نیکوکاری و خداترسی
میکند.
در مورد شبکههای اجتماعی و ارتباطاتی که محتوای خود را از ما به عنوان طرفهای ارتباط نمیگیرند، یک مورد مهم توجه دادن و هشدار درباره استفاده از محتواهای متنوع است، هر پیامکی که به ما میرسد حامل معناها و نیتها و انرژیهایی است و ما با باز ارسال آن این معناها را میپراکنیم و به نیتهای پشت قصه خدمت میکنیم، اگر کمی دقت کنیم و البته مدام هم در رسانهها و هر جا به یکدیگر تذکر بدهیم بسیاری از ما دیگر از محتوای مسموم استفاده نخواهیم کرد. موضوع مهم دیگر در این حوزه تولید محتوای مناسب است که میتوانیم همه ما در این کار نقش داشته باشیم به عنوان مثال اگر متنی را میخوانیم که آموزنده است یا حاوی تذکر اخلاقی یا مهارتی خاصی است میتوانیم با دیجیتال کردن و ارسال آن در فضای شبکههای اجتماعی در فرایند تولید محتوا با رویکرد نیکوکاری و تقوی سهیم باشیم.
این محتوا میتواند یک عکس خوب یک نقاشی زیبا، یک حدیث یا یک خط شعر باشد. دیدهام گروههای مجازی را که با محوریت صدقات و دستگیری محرومان تاسیس شدهاند و محور خدمات بسیاری هم شدهاند. میشود از امکانات تازه استفادههای مومنانه کرد به شرط آن که هشیار
باشیم.
انگار تعریف بعضی از ما از زندگی این شده است که من لایک میکنم پس هستم، در هر سنی هستیم، فکر کنیم به اینکه این همه پرداختن به طنز و هزل و فکاهه و لهو و لعب چه فایدهای در زندگی ما دارد و آیا اگر امروز آخرین روز حیات زمینی ما میبود باز هم این پیامک را باز ارسال میکردیم یا این پست را لایک میکردیم؟ مثلا آیا آدمی در آستانه چهل سالگی باید روزی ده بار پیامکهای جوانانه را باز ارسال کند؟ تذکر به مبدا و معاد و بازبینی جزئیات زندگی در سایه این تذکر ما را از سردرگمیهای دنیای شگفت انگیز نو نجات خواهد داد. انشاءا...
علیمحمد مؤدب