درباره مجردی مذهبی‌ها

بیماری مزمن کودکی

آدم‌هایی با اعتقادات و باورهایی مذهبی که خانه دارند و کار دارند و ماشین دارند و وقتی هم سوار ماشین‌شان می‌شوی، مناجات گوش می‌دهند؛ اما در چهل‌سالگی مجردند و قرآن هم می‌خوانند و هیئت هم می‌روند و...! فهم این پدیده دشوار است و اهلش باید این معضل را جدی بگیرند از حیث اینکه غرب‌زدگی توانسته این‌طور از اردوگاه مذهبی‌ها هم قربانی بگیرد. به‌نظرم در حوزه مباحث اخلاقی بیش از هر چیزی نیاز به کار هست

پنجشنبه 09 بهمن 1393

دیروز در خط تهران‌مشهد از جمعیت نوشتم و کتاب خوب «جنگ جهانی جمعیت» نوشته صالح قاسمی؛ کاری از موسسه سیب سرخ نیکان که تارنمایی هم به همین نام دارند. امروز هم دیدم که در همین ایستگاه مانده‌ام با هزارویک مسئله‌اش.یکی از دردهای عمده این سال‌ها، بیماری کودکی است.زمانی در مجله پنجره از توهم (فانتزی) نوشتم و میل دردناک و دائمی همه برای وهمی‌بودن و گریز از واقعیت و حقیقت.روزگار شگفت‌انگیز نو، روزگار کودکی است؛ نه کودکی به آن مفهوم که آدمی به فطرت خویش برمی‌گردد و مدام درحال یادگیری و پذیرش است و به‌تعبیر روایات نورانی ما، خنده‌اش در خواب هم به‌سبب دیدار امام‌زمان(عج) است. اینجا «کودکی» به‌عنوان یک بیماری مراد است و کودکی یعنی «بزرگ‌نشدن» و «مسئولیت نپذیرفتن» و «بازیگوشی» و... . این روزها در سینمای روبه‌روی محل کارم فیلمی به‌نام مجرد چهل‌ساله نمایش داده می‌شود و در تارنماها و...، از ازدواج سفید می‌نویسند. کلاس‌ها و موسسات به روش‌های خوبِ مجردزیستن رو آورده‌اند؛ غافل از اینکه در روایات ما زمین، مجرد را لعنت می‌کند و کیست که نداند معنی لعنت چیست!‍
کاری با مجردهای قرتی و غرب‌زده و گیج و... ندارم. حرفم درباره پدیده مجردهای مذهبی و انقلابی است. متاسفانه هستند آدم‌هایی با اعتقادات و باورهایی مذهبی که خانه دارند و کار دارند و ماشین دارند و وقتی هم سوار ماشین‌شان می‌شوی، مناجات گوش می‌دهند؛ اما در چهل‌سالگی مجردند و قرآن هم می‌خوانند و هیئت هم می‌روند و...!
فهم این پدیده دشوار است و اهلش باید این معضل را جدی بگیرند از حیث اینکه غرب‌زدگی توانسته این‌طور از اردوگاه مذهبی‌ها هم قربانی بگیرد. به‌نظرم در حوزه مباحث اخلاقی بیش از هر چیزی نیاز به کار هست و انسان امروز نیاز دارد تا تکالیف و وظایف خود در قبال خودش و خانواده و جامعه‌اش را باور کند. به‌هرحال، هنر مدرن و سینما و موسیقی و پوشاک و مهندسی و معماری شهرهای شبه‌مدرن توانسته‌اند با غلبه حسی، این موجودات غریب‌الخلقه! را هم پرورش بدهند.اتفاقا گذر از کودکی و بازیگوشی و سبک‌سری کودکانه، هنر انقلاب اسلامی است. هنوز چندان دور نشده‌ایم از روزهایی که بچه‌های چهارده و پانزده‌ساله در باطن و ظاهر شناسنامه‌هایشان دست می‌بردند و یک‌شبه ره صدساله می‌رفتند و با عروس شهادت هم‌آغوش می‌شدند؛ حالا اما، هستند کسانی که برای رفتن به میدان زندگی خانوادگی و اداره یک زن و دوسه بچه هم، توکل ندارند؛ البته، چنان‌که گفتم، تحلیل این بیماری در این حوصله نمی‌گنجد. از آثار هنری این سال‌ها، مجموعه تلویزیونی «وضعیت سفید» اثر حمید نعمت‌ا... و رمان فخیم و فاخر «آواز بلند»، اثر علی‌اصغر عزتی‌پاک از کارهای ماندگاری هستند که بلوغ و مسئولیت‌پذیری را در بستر جنگ در موضوع کارشان قرار داده‌اند.اتفاقا در هر دو اثر، نوجوان قهرمان داستان در کشاکش مردشدن به‌جدّ با اندیشه ازدواج با دختری درگیر است که دوستش دارد و به‌عبارتی، مسئله ازدواج و تشکیل خانواده هم در آن مطرح است.فمنیست‌ها و غرب‌زدگان به هر رنگ و شکل، با آتشی که به نام دفاع از زنان افروخته‌اند، با دمیدن در کوره منیت و سبک‌سری و نفسانیات زنان، بیش از هر چیزی دخترکان معصومی را سوزانده‌اند که در انتظار مردی هستند که بیاید و آن‌ها را به خانه آرزوها ببرد. این اندیشه‌ها، کودکان بسیاری را به‌دنیا نیامده دفن کرده است. بازگشت به قرآن و مسجد و روضه با تعریف انقلاب اسلامی و رفتن به قبرستان و گلزار شهدا، کارگشاتر از هر نسخه‌ای برای حل پیچیدگی‌های امروز زندگی مومنانه است. مرگ، کلید فهم زندگی است و مرگ سرخ حسینی، ناب‌ترینِ مرگ‌هاست و راه قدس و قدسی‌شدن از کربلا می‌گذرد.برای حل معضلات جوانان و زنان هم بیشتر از مراکز مطالعات استراتژیک و معاونت‌های جوانان و زنان، باید به پیاده‌روی اربعین امیدوار بود؛ چراکه این اهل‌بیت هستند که خانواده‌های ما را دوباره وجود و هویت خواهند بخشید. در روایتی آمده است: «آنچه را با سلطه و قدرت تخریب شده است، مردم احیا خواهند کرد.» و کیست که نداند که نسخه‌های وارداتی توسعه و مدیران غرب‌دیده و غرب‌زده، با انسان ایرانی در این سال‌ها چه کردند!؟
«یا حسین شهید!»
در سایه شهیدطالبی آهویی
سحرگاه هشتم بهمن نود و سه 
علی‌محمد مؤدب 

نظر جدید

 

نام

ایمیل

 
تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید: