درباره کتابخوانی
چرا در جهیزیه عروس ها کتاب نیست؟
دوشنبه 18 اسفند 1393
این روزهای نزدیک نوروز، فصل خانهتکانی هست و بسیار میبینیم مبلها و کمدهایی صحیح و سالم برای تغییر دکوراسیون و تغییر ذائقه، بیرون گذاشته میشوند و اشیا و وسائل جدیدی در خانهها جاگیر میشوند. این کار به جای خودش اتفاق بدی هم نیست و شاید گاهی خوب هم باشد. حالا من به این قصه کاری ندارم، برویم سر اصل مطلب: «ما برای دکور و ظواهرمان خیلی هزینه میکنیم.» قدری تامل در این ماجرا بدک نیست. در مطلبی درباره محله پنجتن به وفور ناگهانی مغازههای تزئینیجات و مواد آرایشی و پرده و دکور و این طور چیزها پرداختم. اما باید گفت آب رفتن کارگاهها و کارهای تولیدی و مانند اینها در این محلات هشداری است برای مراقبت بیشتر بر سلیقهها و آرا و اهوای مردمان که به نوبه خود از حاکمان و موثران در حوزههای مختلف الگو میگیرند.
اما بحث مهمی که در ایستگاه قبل هم به آن پرداختم این است که متاسفانه مصرف فرهنگی و خرید محتوای خوب در زندگی ما خیلی جایی ندارد و اغلب هزینههای ما هزینه مواد و وسائل خورد و خوراک و رفاهیات است و برای معنا و محتوای زندگیمان خیلی کم هزینه میکنیم. مهمترین ابزار ورود محتوا به خانهها یعنی کتاب، بسیار مغفول و مظلوم است. بهترین کتابهای ما شمارگانشان متاسفانه خیلی محدود است. اگر هم خانوادهها برای محتوا هزینه میکنند بیشتر برای سرگرمی هزینه میشود که در این زمینه هم موسیقی و فیلم مقام اول را دارند آن هم به دلیل حضور موثر شرکتهای توزیع محصولات صوتی و تصویری در بقالیها و فروشگاههای محلی است. و حقیقتا باید به همتشان دستمریزاد گفت. اما مسئله این است که بسیاری از این محصولات، محتوایی ندارند و صرفا سرگرمی و غفلت محسوب میشوند. کتاب وقتی به اثرگذاری جدی خواهد رسید که کتابفروشیهای محلی رونق بگیرند وگرنه یک بازار مرکزی محدود برای شهرهای بزرگ ما مایه شرمندگی است. همه از گرانی کتاب مینالند؛ اما در همان وضع در پیتزا فروشیها صف میکشند و شماره میگیرند. مردم باید بدانند که اگر برای کتاب و مصرف فکری و فرهنگی خود هزینه نکنند بهره درستی از عمرشان نخواهند برد. تکرار این حرف از هزار زبان و در هزار رسانه تاثیر خواهد گذاشت. انشاءا...
در این روزهای خانه تکانی بیاییم و به جای شیء کهنهای که بیرون میریزیم، کتاب خوب بخریم و وارد خانه کنیم. اصلا خانمها که بعضا این روزها شوهرانشان را مجبور به خرید میکنند، کمد کتاب سفارش بدهند. زمانی فکر میکردم ما که در جهیزیه عروسانمان از شیر مرغ تا جان آدمیزاد و ساندویچساز! هست چرا فقط قرآن میگذاریم و چرا کمدی خاص عروس و داماد طراحی نمیشود که مثلا بهترین چاپهای گنجینههای ادبی ایران از قبیل آثار نظامی و سعدی و حافظ و مولوی را داشته باشد. رشد جامعه ایران در تمام ابعاد جز از راه کتابخوانی میسر نمیشود و اینترنت و تلویزیون و... هیچگاه جای کتاب را نمیگیرند. یک دوست تعریف میکرد که در سفری خارجی در پانسیون فقط ما دو سه ایرانی جلوی تلویزیون بودیم و همه مشغول کتاب خواندن بودند و در مترو هم همین وضع بود. کتاب بخوانیم تا خود ما و جامعه ما در همه ابعاد رشد کند.
علیمحمد مؤدب