چند خط درباره نظم مبتنی بر تقوی

نظم تمدن غربی، نظم تمدن اسلامی؛

تمام تلاش‌ها در یک دوره‌ای از تاریخ معاصر جهان، تشبه به نظم دکوراتیو و ارتشی غرب بوده است. اما غرب الان خودش دارد فرومی‌پاشد. بحث هم‌جنسگرایی که به خاطرش در مهد آزادی تظاهرات می‌شود، یکی از نشانه‌های نزدیک شدن آنها به سرنوشت اقوام ملعون تاریخ است

دوشنبه 06 بهمن 1393

١- اوصیکم بتقوی الله و نظم امرکم.
٢- غرب منظم است و به همین خاطر در چشم بسیاری از مسافرانی که از کشورهای ما به غرب می‌روند اخلاقی‌تر جلوه می‌کند. حال آنکه نظمش چون نتیجه تقوی نیست، در معرض انحطاط و فساد است. نظم حقیقی نظمی است که در هر شرایطی برقرار بماند. اگر دو ساعت برق نیویورک برود، نتیجه را با عسل هالیوود هم نمی‌توان قورت داد. ممکن است غربی‌ها در بسیاری موارد، حتی موفق به ایجاد نوعی هم‌زیستی مسالمت‌آمیز و شبه‌اخلاقی هم شده باشند (که بعضا این طور هم هست) ولی چرا آرمان‌شهرهای بشر غربی در حال متلاشی شدن است؟
٣- تمام تلاش‌ها در یک دوره‌ای از تاریخ معاصر جهان، تشبه به نظم دکوراتیو و ارتشی غرب بوده است. اما غرب الان خودش دارد فرومی‌پاشد. بحث هم‌جنسگرایی که به خاطرش در مهد آزادی تظاهرات می‌شود، یکی از نشانه‌های نزدیک شدن آنها به سرنوشت اقوام ملعون تاریخ است. در همین سالها غربی‌ها بارها جایزه جشنواره‌های هنری‌شان (مثل جشنواره کن) را به یک فیلم هم‌جنسگرا داده‌اند. فراری‌های ما هم که رفته‌اند آنجا دچار همین بلیه شده‌اند، از سروش تا خلجی دارند با ادبیاتی تازه درباره این فسادها حرف می‌زنند. این خیلی مهم است، غرب یکی از مهمترین چیزهایی که دارد به مهمانانش تعارف می‌کند همین حرفهاست. هم‌جنس‌گرایی را ممکن است با هزار دوز و کلک و تعبیر و تاویل و زرق و برق و احساسات‌گرایی هنرمندانه توجیه کنند، ولی به هر حال معنایی جز نابودی و زوال ندارد. اصولا غرب امکان استدلال ندارد، چون استدلال عقلی را باید به جایی تکیه داد و اگر ابدیت را حذف کنیم، جهان ماده به تنهایی قابل فهم نیست.
٤- شرقی‌ها در چند صد سال اخیر مرعوب نظم غرب بوده‌اند. اما انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی می‌تواند «نظم علوی» را در چشم‌انداز خودش داشته باشد. نظم علوی، نظمی مبتنی بر تقواست. نظمی که نتیجه تقوای الهی است و نه دوربین‌های پلیس یا نظام‌های نظارت انسانی. البته اینها هم باید باشند، اما «زمان» باید برای ما اهمیت پیدا کند. ما همیشه در تمدن‌مان اوقات‌مان را به خاطر نماز مراقبت می‌کرده‌ایم و انواع روش‌های سنجش وقت داشته‌ایم. این باید در تمام روز تسری پیدا کند. باید با دقت و سرعت به سمت ایجاد نظم برویم، وقت اذان باید برجسته باشد و اذان می‌تواند با رنگ الهی زدن همه اوقات ما را الهی کند، یاد ساعت قیامت و اهوال آن باید مقدمه نگاه ما به زمان باشد.
٥- خورشید و ماه و کرات عظیم در کهکشان‌ها با این دقت حرکت می‌کنند که می‌شود تحویل سال را تا حد کمتر از یک صدم ثانیه اختلاف محاسبه کرد و ما متاسفانه عادت کرده‌ایم به بی‌نظمی و تاخیر. باید علل این موضوع را شناخت و برای رفع آن تدبیر کرد. البته نظم بر اساس تقوی با مباحث «مدیریت زمان» غربی برقرار نمی‌شود. فقط یک بخش از نظم، زمان‌مندی دقیق است که آن هم بسیار مهم است. ما باید به ساعت هول‌انگیز قیامت توجه کنیم. نظم بر اساس تقوی با پرهیز از حرام‌خواری محقق می‌شود.
٦- مردم وقتی بی‌نظمی می‌بینند خسته می‌شوند، خودشان هم دچار بی‌نظمی می‌شوند و باز خسته‌تر می‌شوند و گیج‌تر. مردم خوبند، بندگان خدای رحمان‌اند. به خاطر فساد و بی‌تدبیری ما از دین گریزان می‌شوند. روحانیت باید اولین منتقد انحراف‌های کسانی باشد که لباس روحانی پوشیده‌اند. حضرت رسول قریب به این مضمون می‌فرماید که اگر عالم مال حلال بخورد (یعنی به افراط بخورد) مردم مال مشکوک و مشتبه می‌خورند، اگر عالم مال مشکوک بخورد مردم حرام می‌خورند و اگر عالم حرام بخورد، مردم کافر می‌شوند. ما همیشه از دین گریزی می‌نالیم و دوست داریم کاری بکنیم. راه این مبارزه، جهاد با نفس است. متاسفانه ما جهاد با نفس را جهاد با نفس دیگران و مخصوصا مردم! معنی می‌کنیم. در حالی که باید اول با نفس خودمان و بعد با نفسانیت و هواپرستی در بین روحانی و مدیر و آدم‌های موثر اجتماع مبارزه کنیم. 
٧- جزء دیگر نظم، سنجیدگی و اتقان است. فرض کنید حسین رضازاده را به جای خداداد عزیزی به زمین فوتبال بفرستند. نتیجه مشخص است. اینکه چه چیزی و چه کسی، در چه کاری و کی باید به کار گرفته ‌شوند، نظم ایجاد می‌کند. خیلی از امور به ظاهر درست است ولی نظم ایجاد نمی‌کند. برای برقرای نظم باید به مجموعه یک جریان و نسبتش با سایر ماجراها نگاه کرد. حضرت رسول می‌فرماید یک آجر حرام در ساختمان، ساختمان را به هم می‌ریزد. ساختمان به ظاهر منظم، با آجری حرام نظمش به هم می‌ریزد. ما باید ببینیم چه عواملی در رفتارهای ما بی‌نظمی ایجاد کرده‌اند. یکی همین حرام‌خواری است. باید با اصلاح ساختارها جلوی حرام‌خواری را گرفت. یکی بی‌تدبیری است، یکی نقص در زیر ساخت‌ها و امکانات است، کار را به دست کاردان ندادن است، آدم‌ها را به جای خود استفاده نکردن است، آموزش ندیدن است، اینها نظم را به هم می‌ریزد. 
٨- جامعه‌ای که رفتارها و کارهایش هدف‌مند، روش‌مند، ارزش‌مند و زمان‌مند باشد، نیرومند می‌شود و هدف اساسی رضوان الهی است. این هدف باید تبدیل به ارزش‌ها و روش‌های قابل فهم و قابل اجرا شود و این‌ها باید به همه آموزش داده شود. شرط اول رسیدن به تمدن اسلامی این است که اهل نوشتن شویم و بعد این نوشته‌ها را نظام بدهیم و قابل آموزش و اجرا کنیم. مقتدرترین حکومت بشری، حکومت حضرت حجت(عج) خواهد بود، باید همه چیزمان را مثل یک بنده راستین خدا طراحی و بازسازی و تدبیر کنیم و بدانیم که تنها تقوی ما را مقتدر می‌کند.


علی‌محمد مؤدب

ستون خط تهران-مشهد 

روزنامه شهرآرا  ششم بهمن نود و سه 

نظر جدید

 

نام

ایمیل

 
تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید: