حل جانانه یک صورت مسئله غلط
روضه جمعیت
حیرانم که چطور ژنرالهای مدعی و مدعیان کاربلدی در یک دوره طولانی و در چند دولت، به این سادگی هرچه را نهادهای برساخته قدرتهای جهانی و صندوقهای کذایی جهانی دیکته کردند، پذیرفتند و بیچونوچرا و با قدرت ایمان و با تمرکزی چنان شگفت، به اجرای آن سیاستها اهتمام کردند.
چهارشنبه 08 بهمن 1393
روضه جمعیت!
دیروز در همین ستون خط تهرانمشهد از کرامت بانوان و دختران نوشتم و امروز از قضای روزگار، در رونمایی کتابی حضور یافتم که به جمعیت و خانواده میپردازد: جنگ جهانی جمعیت نوشته صالح قاسمی. چه نام خوبی و چه موضوع مهمی . و چقدر روضه دارد این بحث جمعیت که گره میخورد با خانواده و با عشق و جنسیت و با انسان و تعریفش از زندگی و مرگ و لذت و سعادت.
هر بار که به بحث جمعیت میاندیشم، حیران میمانم که چطور اینهمه کارشناس و سیاستگذار و پژوهشگر و...، از مسئلهای به این مهمی، تا این حد غافل شدهاند! هر کسی که اندکی به مفهوم اقتدار فکر کند، اهمیتِ داشتن جمعیت و نیروی انسانی پویا بهعنوان یکی از مؤلفههای مهم قدرت برایش بدیهی جلوه خواهد کرد. چین و هند با همین برگ بهزودی ابرقدرتهای اول جهان خواهند شد و ازاینروست که صهیونیستها در تمام این سالها، به هر نحوی مشغول کشاندن جمعیت یهود به داخل سرزمینهای اشغالی هستند و در این مسیر، حتی به خرید جمعیت غیریهود از کشورهای فقیر آفریقایی برای حفظ زمین هم روی آوردهاند.
حیرانم که چطور ژنرالهای مدعی و مدعیان کاربلدی در یک دوره طولانی و در چند دولت، به این سادگی هرچه را نهادهای برساخته قدرتهای جهانی و صندوقهای کذایی جهانی دیکته کردند، پذیرفتند و بیچونوچرا و با قدرت ایمان و با تمرکزی چنان شگفت، به اجرای آن سیاستها اهتمام کردند. بنابر اظهار جناب صالح قاسمی، نویسنده کتاب خوب جنگ جهانی جمعیت، این میزان کاهش نرخ رشد جمعیت در این مدت در تاریخ بشر بینظیر است! بارکا... و احسنت به این ایمان از عمق وجود به صندوق جهانی پول و یونیسف و... .
ظاهرا نخستین باری که اهل علم مدرن و غربزدگان جمعیت ایران را برای زندگی بهتر زیاد تشخیص دادند، ایران یازدهمیلیون جمعیت داشته است و این بازی مسخره تا امروز ادامه دارد. هرگز یادم نمیرود چهره دردمند استادم، حجتالاسلام سیدعباس نبوی را که بعداز کلاس تفسیر در حلقه دانشجویانش ایستاده بود و با دست اشاره میکرد که «در بسیاری مناطق کشور، خودم دیدهام که علف تا زانو و کمر آدمیزاد بالا میآید؛ درحالیکه این مناطق از سکنه خالی شدهاند و جوانهایشان در ترهبارهای تهران مشغول میوهفروشیاند یا یخچالها را کول میگیرند و از راهروهای آپارتمانهای چندطبقه بالاوپایین میروند.» دوست خوبم، دکترطاهر زارعی میگفت: «در برخی مناطق بوشهر آب و زمین بسیاری رها شده و جوانها آواره شهرها شدهاند و روستاها خالی است و چشمهها میجوشد و به آسمان میرود!»
نگاه غلط به جمعیت و نیروی انسانی که از مولفههای مهم اقتدار است، روضهای نیست که در فضای محدودی چنین بتوان خواند. عمده اشکال این است که ما بهجای تصحیح ساختارهای حاکمیتی و مدیریتی و تصحیح نگاهمان به مدیریت ابزارها و بودجهها و زمین و نیروی انسانی و بهجای توزیع سرمایهها برای رشد متوازن، صورتمسئله را بهغلط طرح و حل کردهایم و متاسفانه برخلاف بسیاری مسئلهها که در حلشان در میمانیم، این یکی را خیلی خوب حل کردهایم!
گریز آخر روضه اینکه بسیار باید دلواپس بود که ژنرالهای مدعی و کاربلد که در دوران جوانیشان، چنین غفلت و خطای کشندهای در حوزه جمعیت بهعنوان یکی از مولفههای مهم قدرت کردهاند و تاامروز هم حاضر به تصحیحش نیستند، این روزها در حوزه انرژی هستهای و فناوریهای فضایی و... همین ماجرا را تکرار کنند و ما سالها بعد، حیران بمانیم که با اشتباهات پیرانهسری ایشان چه کنیم؟!
در سایه آیتا... طالقانی
هفتم بهمن نود و سه
علیمحمد مؤدب
برگرفته از ستون روزانه خط تهران مشهد
روزنامه شهرآرا هشتم بهمن نود و سه