وبلاگ علی محمد مودب

اقتصاد ساختمانی است که پی اش فرهنگ است

هشتاد سال پیش علی اکبر داور از رجال عصر پهلوی گفته: مشکل ما این است که مصرفمان بیش از تولید مان است این مشکل یک قرن است که شناسایی شده و اینهمه آدم  مدعی و غیر مدعی آمده اند و رفته اندمساله ما زیرساختهای فرهنگی و فکری و اخلاقی و ساز و کارهای تولید اس...

ﺳﻪشنبه، 14 خرداد 1392 - 16:51

سلام آقایان نامزدها

سلام آقایان نامزدها از جمهوری امام برای شما می نویسم، از جمهوری شهیدان علی محمد مودب     بسم الله و بالله و علی مله رسول الله   سلام آقایان نامزدها که آمده اید و می خواهید خدمت کنید انشاالله خداقوت   سلام آقای روحانی...

یکشنبه، 12 خرداد 1392 - 21:16

رقابت یا رفاقت

باید به دموکراسی رفاقت اندیشید

رقابت از نگاه سوداگرانه به زندگی برمی خیزد از نگاه داروینی به حیات از اعتقاد به خیر و منابع محدود

جمعه، 10 خرداد 1392 - 12:00

باید به دموکراسی رفاقت اندیشید

رقابت تحفه ی غرب است برای ما و چه بد تحفه ای هم هسترقابت از نگاه سوداگرانه به زندگی برمی خیزداز نگاه داروینی به حیات از اعتقاد به خیر و منابع محدوداما تمدن ما تمدنی رفاقتی است بر اساس یاری بنا می شود و با اعتقاد به خیرنامحدود و برکت رقابت سودجویانه ا...

چهارشنبه، 08 خرداد 1392 - 17:05

تو مثل خودت هستی محمدعلی

براي شهيد محمّد‌علي بردبار و آواز‌هاي چوپاني‌اش سقراط نيستي           كه شوكران نوشيده باشي                   در محاصرة آتنيان معذّبامير‌كبير نيستي          كه دست شسته باشي از زندگي          وقتي مي‌لرزد دستان قاتل                   با آب خونين حوض ...

ﺳﻪشنبه، 07 خرداد 1392 - 19:07

به نام خدای شهیدان

کودکی من در جمهوری شهیدان گذشته است در جمهوری شجاعان جمهوری کشاورزان عاشقبراتعلی حبیبی را خدا بیامرزد که با هم از خرمن بر می گشتیم مرد میانسال و محجوبی که وقت خرمنکوبی می آمد و به ما کمک می کردو یک سال نیامد عذر موجه داشت که شهید شده بود حسن رمضانی ر...

دوشنبه، 06 خرداد 1392 - 02:32

ای وای اگر فرمان آتش داشتند این قوم

اینجا و آنجا بی محابا خاک می پاشند در چشمه ی مظلوم رویا خاک می پاشند ما زلزله تا زلزله، تا چشم در خاکیم بی غیرتان آسوده بر ما خاک می پاشند چشم همه خسته است از این خاک بازی شان از چشم ها بگذر به دل ها خاک می پاشند تاریخ ما شد...

دوشنبه، 30 اردیبهشت 1392 - 13:31

تسبیح پرندگان در پرواز

اعوذ بالله من الشیطان الرجیمبسم الله الرحمن الرحیم أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّـهَ يُسَبِّحُ لَهُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالطَّيْرُ صَافَّاتٍ ۖ كُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلَاتَهُ وَتَسْبِيحَهُ ۗ وَاللَّـهُ عَلِيمٌ بِمَا يَفْعَلُونَ ﴿٤١﴾   آی...

چهارشنبه، 09 اسفند 1391 - 09:34

مرا به شعر چه کارست و غیر شعر چه کار؟

مرا به شعر چه کارست و غیر شعر چه کار؟به ذوق بستن مضمون دهان من وا نیست

شنبه، 28 بهمن 1391 - 14:38

به نیکی یا دشنام کسی نام ما را نخواهد برد(پیوست: درد دلی در باب اختتامیه جشنواره فیلم فجر)

به نیکی یا دشنام/کسی نام ما را نخواهد برد/در این کوهستان بخیل/که فکر پرواز را/به صخره می شکند و به سیل می روبد/نعره ای برآور ای دوست/در این آخرین دم/تا دست کم به اندازه ی پژواکی/خود را ادامه داده باشیم

دوشنبه، 23 بهمن 1391 - 15:08

چه باید گفت

نمی دانی کدامی، از چه بی تابی، چه می جویی؟ چه باید گفت با تو                         تا  نمی دانی چه می گویی

پنجشنبه، 19 بهمن 1391 - 11:13

در این کوچه حرف از خطر می زنی

....از آیینه پرهیز کن جان من!در آیینه خود را نظر می زنیجهان کر شد از صحبت صلح تودر این کوچه حرف از خطر می زنیبه همسایه لبخند یعنی که چهکه همخانه ها را تشر می زنی........................................................ یعنی می شود با اوباما و آمری...

یکشنبه، 15 بهمن 1391 - 20:21

چون سرمه که با خاک سر کوی تو آمیخت

چون سرمه که با خاک سر کوی تو آمیختما را نتوان یافت به غربال فلک هم

پنجشنبه، 28 دی 1391 - 14:10

بادبان -سینه چاک توفان ها- (به یوسفعلی میرشکاک)

بادبان -سینه چاک توفان ها-دل به دریا زده است تا به ابدخمره خالی ست از شراب امادل سفالی که  مست تا به ابد بادها را بکش به دنبالتموج ها را ببر به اقیانوسموج دریای خویشتن تا کی ؟بهل ای رود سر به اقیانوس بیرق فتح قله های جهانگیسوی لحظه های سرکش توستدر شب...

چهارشنبه، 27 دی 1391 - 13:21

ببوس آن چشم را هربار در آیینه می بینی‬

ببوس آن چشم را هربار در آیینه می بینی‬‫که با جان من دیوانه، کاری کرده کارستان‬!

ﺳﻪشنبه، 26 دی 1391 - 17:05

مستطیع حج تقوی می کند یادت مرا

یا علی ابن موسی الرضا عمستطیع حج تقوی می­كند یادت مراباد را با خود به دریاها پر قو می­بردبیتی از غزلی قدیمی

شنبه، 23 دی 1391 - 17:12

آقا جون نماز بارون بخونین تا بباره

چشمه‌ها خشکیده‌، دنیا دیگه طاقت نداره حتی کوه هم دیگه داره نم‌نمک کم می‌آره   قربون نگاه گرمتون‌، دلامون یخ زده آخه روشنی نداره دیگه ماه و ستاره   پا به چشم ما بذارین‌، چشمه ها روون بشن تا قدمگاه شما بِشن دلامون دوباره   ما...

شنبه، 23 دی 1391 - 16:06
صفحه 3 از 3ابتدا   قبلی   1  2  [3]  بعدی   انتها