لذت شعر و تربیت مومنانه

دوشنبه 18 اسفند 1393

شعر چیست و شاعر کیست و چرا باید شعر بگوییم و شعر بخوانیم ؟ این دست سوال‌ها، سوال‌هایی بسیار کلیشه‌ای و پر تکرار هستند که جواب درست و درمانی هم ندارند و هر کسی از ظن خود به آن جوابی می دهد. اما به هر حال در فرهنگ اسلامی شعر جایگاهی ویژه دارد و باید نگاه اسلام به شعر درست تبیین شود تا شعر مثل همیشه بتواند نقش محوری خود را در منظومه فرهنگ و تمدن اسلامی بازی کند..
دو شب پیش در جلسه نقد کتاب ارزشمند استاد یوسف‌علی میرشکاک، جناب میرشکاک مثل همیشه حرف‌های مهمی زد که باید خیلی جدی تر به این حرف‌ها توجه شود، ایشان گفتند که حالا پیشرفت در علوم و فنون تکنیکی به جای خود خوب است؛ ولی قوم ایرانی آمده است برای اینکه عاشقی کند و تاریخ تمدن ما هم همین را تایید می کند این همه شاعر عاشق و برجسته در کنار حضور جدی اهل بیت در قلوب ایرانیان نشان می دهد که ما برای کار دیگری آمده ایم. دو روز اخیر خیلی به حرف‌های این نظریه پرداز برجسته ادبیات انقلاب فکر کرده ام؛ به هر حال به فرمایش فردوسی می شود پیاده آمد و اسب تکنیک را از اشکبوس یا هر خری ستاند و سوار شد؛ ولی عاشق وارداتی نیستیم و اصولا ما قرار است عاشقی با خدا و اهل بیت را به عالم صادر کنیم و حتی روزی و معیشت ما هم جنسش با معیشت دنیاییان فرق می کند. تحلیل و تفسیر پدیده شگفت و واقعه مهم راهپیمایی اربعین برای ما آورده های مهمی خواهد داشت. ما باید با رویکرد عبودیت و بندگی خدا و پیروی اهل بیت، تن به دریای جهان امروز بزنیم و بی شک این عشق بزرگ اقیانوس‌های جهان را متلاطم خواهد کرد. و اما راه نجات چیست؟ بسیار در حرف‌های رهبر معظم انقلاب مصرف فرهنگی و توجه به داستان و شعر و کتاب تکرار شده است. اما بچه های مذهبی هنوز معنای این همه توجه را ملتفت نشده اند و حتی برجسته ترین‌ها و مدعی های جبهه انقلاب هم با نگاه سیاسی و کارکردی به سراغ هنر و ادبیات می روند و هم از این روست که فقط به دنبال اثر هستند و به مولف کاری ندارند حال آنکه بارها دیده اند و شنیده اند که رهبر حکیم انقلاب حتی برای مولفانی که دلخوری ها و سوتفاهم هایی دارند، چطور با ملاطفت وقت گذاشته اند و حوصله به خرج داده اند. کلید فهم این تفاوت این است که فرق بسیار وجود دارد در ادب و تربیت بین کسی که از شعر لذت می برد با کسی که لذت نمی برد و به عنوان پلاکارد و بنر و بیلبورد به شعر نگاه می کند. جلسه شعر سالیانه رهبر انقلاب یک جلسه لذت شعر است. امسال در دقیقه نود مراسم و در اوج خستگی بسیاری از شعرا به ناگاه یکی از شعرا شعری خواند که با حاضر جوابی شیرین رهبر انقلاب نشاط به مجلس برگشت. اگر ایشان از شعر حظ نبرده بودند نمی توانستند با آن ظرافت جواب بدهند. مسئله این است که تفاوت معناداری هست بین انسانی که لذت شعر را درک می کند و انسانی که راه به این عوالم ندارد. امام خمینی هم بسیار شعر خوانده اند و شعر گفته اند و در این قصه رازی هست. چند روز قبل در همین ستون از دغدغه‌مندها! نوشتم که با امکانات و بی امکانات مشغول کارهای بی‌سروته‌اند و امروز برایشان نسخه می پیچم که راه خلاصی از دغدغه مندی بی معنا و بی شکل و حتی بیش‌فعالی بیهوده در حوزه فرهنگ و هنر، دستیابی به مقام التذاذ ادبی است! نهادهای فرهنگی می توانند با ایجاد محافل گسترده و متنوع با موضوعاتی چون نظامی خوانی و حافظ خوانی و سعدی خوانی و ... مردم را با لذت شعر آشنا کنند. و این روش یکی از راه‌های مهم و ساده آوردن بازی در موضوع تهاجم فرهنگی به روی زمین است و در یکی از همین مطالب نوشتم که ما باید بازی را به روی زمین بکشانیم والا ما با هر کیفیتی و حتی با استفاده از آدم‌های خود هالیوود نمی توانیم از هالیوود به‌سادگی جلو بزنیم؛ ولی الهی قمشه ای مزیت نسبی فرهنگ و ادبیات ماست. تجربه اقبال گسترده به دکتر الهی قمشه ای تجربه ای است که در مدیریت فرهنگی و اجتماعی ما مغفول مانده است. باید الهی قمشه‌ای یک سرمشق در نظر گرفته شود و آدم های متعدد و متنوعی تربیت شوند که بتوانند با رمز گشایی متون راه را برای دستیابی مردم به لذت شعر فراهم آورند و در آن صورت، ما جامعه سالم تر و انسانی تر و مومن تری خواهیم داشت. انشاا... اگر توفیقی باشد در یادداشتی دیگر این معنا را بسط خواهم داد.
علی‌محمد مؤدب 

نظر جدید

 

نام

ایمیل

 
تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید: