سعید حدادیان در نکوداشت مودب

سعید حدادیان: مودب اهل درد است

مودب به آغوشی باز برای دیگران شاعران تبدیل شده است. هر کسی نمی‌تواند مثل او پرچمی بلند کند و افراد را دور خود جمع کند. درواقع تا کسی غرورهای کاذب شاعری را نشکند، نمی‌تواند آغوش گرمی برای دیگران باشد. مودب اهل درد است و افراد دردمند اطرافش جمع شده اند.

شنبه 25 مرداد 1393


وظیفه دارم در برپایی این مجلس شرکت کنم. من چند شاخص در شخصیت مودب دیده‌ام که همیشه مورد توجه من است. مودب برای من که عاشق امام هستم و طعم فقر را چشیده‌ام، دوست داشتنی است و شعرهایش را دوست دارم. من نگاه گمشده مودب را می‌ستایم. آغوش باز مودب علیرغم کم سخن بودنشان دیگر ویژگی مهم ایشان است. مودب اکنون پناه جوانان شاعر است و این نشان می‌دهد که ایشان غرور کاذب شاعر را شکسته‌اند.

در دهه هشتاد در چمن‌های روبروی مسجد دانشگاه تهران جلسات ادبی داشتیم. اتفاقا همین آقای مودب هم بودند. در آن جلسات یک روز خانمی شعری خواند که بسیار منقلب شدم. یکی دو روز قبل از آن جانبازان شیمیایی روبروی بیمارستان ساسان تجمع کرده بودند. من آن‌جا پیشنهاد دادم که همایش شعری برای جانبازان شیمایی برگزار کنیم. مودب در آن همایش 5 شعر بسیار خوب برای جانبازان شیمیایی سرود که یکی از آن‌ها آن شعر سپید است که می‌گوید: اینجا تهران است، بیمارستان ساسان.

 من خوشحالم که مودب نام جریان ادبی‌شان را شهرستان ادب گذاشته‌اند و این ساده‌ترین نام است و این خیلی خوب است. شهرستان ادب نگاه به فقر و روستا است و این یعنی به فکر مستضعفین باشیم. من از قلم، فکر، مدیریت‌ و محبت‌های علی محمد مودب تقدیر می‌کنم. مودب به آغوشی باز برای دیگران شاعران تبدیل شده است. هر کسی نمی‌تواند مثل او پرچمی بلند کند و افراد را دور خود جمع کند. درواقع تا کسی غرورهای کاذب شاعری را نشکند، نمی‌تواند آغوش گرمی برای دیگران باشد. مودب اهل درد است و افراد دردمند اطرافش جمع شده اند. مودب جهان بشریت را میبیند و در این دوره هر کسی چون او نیست. امروز که مودب به غزه و مسائلش می‌اندیشد برای این است که آنها را مستضعف می‌داند و حمایت از اینگونه افراد را بر خود لازم می‌داند.

نظر جدید

 

نام

ایمیل

 
تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید: